Saturday, July 16, 2005

جازات خیانتکاران به ملت و وطن چه باشد؟

مجازات خیانتکاران به ملت و وطن چه باشد؟

شاید در حال حاضر سوالی بی ربط به نظر آید
ولی همین نکته می تواند جهت ما را بعنوان یک ملت تعیین کند و هرچه زودتر، بهتر.
پاسخ به این سوال می تواند گرایشات بسیاری از افراد و گروه های مخالف نظام آخوندی را برای شخص خودشان
و برای ملت شریف ایران تبیین و افشا سازد.

اگر قرار به کشت و کشتار باشه که همین قوم ظالم خوب انجام داده و می دهند.
اگر روش های ما و آنان با هم یکی باشد که ما فرقی با دشمنان خود نداریم. باید تفاوتی باشد.
آن هم تفاوت در عمل و شیوه ی رفتار با دشمنان. اگر بنا به "چشم در برابر چشم" باشد که میشود
همان عادت "چشم و همچشمی" کهنه و همان قصاص زمان قدیم و جدید.
اگر نسل جدید و جوانان عزیز و پرشور و سرشار از خشم و کین
بخواهند از روی احساسات و عواطف "نابینا" عمل کنند و در" تاریکی" جاپای دشمنان خود بگذارند
که این می شود تکرار تاریخ و مایه دلخوشی دشمنان ایران.


بنده طرحی جامع و تخصصی (رسانه های همگانی) دارم برای این معضل که مایلم با علاقمندان در میان بگذاریم.
آیا کسانی هستند که بخواهند راه حلی برای مجازات دشمنان و خائنین به کشور در این 25 ساله بیابد؟
و یا اینکه باید "چشم بسته" وارد آن مرحله بشویم؟!
اگر چنین باشد که شاید بسیار خطا کنیم همانطور که تمامی انقلاب های خونین این خطا را کردند.

خلاصه ی این طرح این است که گاه "شدیدترین مجازات" کشتن خائن نیست.
دست کم برای قدرتمندانی که از نردبام قدرت فرومیغلتند،
مرگ آنی "خفیف ترین مجازات" است و حیف است که این ها چنین "راحت" بمیرند.
برای همین خیلی از دیکتاتورها خودکشی می کنند: آسان تر است از زنده ماندن و توی روی مردم نگاه کردن!
در قصاص دست یک انسان دیگر به قتلی دیگر آلوده می شود و خود این کشتارها (در هر اسمی که باشد)
روح فرد و جامعه را بیشتر دآلوده به خشونت و کینه می کند.
برای آن سیاستمدار مزدور و مزوری که ربع قرن به مردم دروغ های آنچنانی گفته
و از دین خرج دنیای خودش کرده و اموال ملت را به حراج شخصی گذاشته،
هیچ مجازاتی"شدید" تر از یک "غسل تف و لعنت" توسط مردم نیست!
شاید هم از این غسل زنده در نیاید و غرق شود!
آن دیگر قتل عمد محسوب نخواهد شد!





0 Comments:

Post a Comment

<< Home